Roshd Learning Disability Center




متفرقه

برای ما که میفهمیم

معروف است که عقب مانده‌ها چیزی نمی‌فهمند.

چند سال پیش در جریان بازی‌های پاراالمپیک (المپیک معلولین) در شهر سیاتل آمریکا 9 نفر از شرکت کنندگان دوی 100 متر پشت خط آغاز مسابقه قرار گرفتند. همه این 9 نفر افرادی بودند که ما آن‌ها را عقب مانده ذهنی و جسمی می‌خوانیم.

آن‌ها با شنیدن صدای تپانچه حرکت کردند. بدیهی است که آن‌ها هرگز قادر به سریع دویدن نبودند و حتی نمی‌توانستند به سرعت قدم بردارند بلکه هر یک به نوبه خود با تلاش فراوان می‌کوشید تا مسیر مسابقه را طی کرده و برنده مدال پاراالمپیک شود . ناگهان در بین راه مچ پای یکی از شرکت کنندگان پیچ خورد. این دختر یکی دو تا غلت روی زمین خورد و به گریه افتاد.

هشت نفر دیگر صدای گریه او را شنیدند، آن‌ها ایستادند، سپس همه به عقب بازگشتند و به طرف او رفتند. یکی از آن‌ها که مبتلا به سندروم "دان" -عقب‌ماندگی شدید جسمی و ذهنی - بود، خم شد و دختر گریان را بوسید و گفت : این دردت رو تسکین میده.

سپس هر 9 نفر بازو در بازوی هم انداختند و خود را قدم زنان به خط پایان رساندند.

در واقع همه آن‌ها اول شدند. تمام جمعیت ورزشگاه به پا خواستند و 10 دقیقه برای آن‌ها کف زدند.
 
کاش ما هم چیزی نمی‌فهمیدیم ...

ظرفیت شهرت

از خداوند بخواهیم قبل از آنکه نعمتی را بر ما ارزانی دارد ظرفیت پذیرش نعمت را به ما عطا نماید.

يكى از بهترين دروازه‌بانان فوتبال جهان دروازه‌بان تيم ملى اسپانيا كه در رئال مادريد صاحب ركوردهاى عجيب و غريبى شده ، هفته قبل كارى كرد كه قلب همه انسان‌های عاطفى را لرزاند . ظاهراً «ايكر» همراه خانواده‌اش براى خوردن غذا به يك رستوران رفته بود كه در آنجا با يك نوجوان ۱۳ ساله كه دچار نقص عضو بوده روبه رو می‌شود ، پسرك بيمار به محض ديدن دروازه‌بان افسانه اى اسپانيا به سراغ او می‌رود و می‌گوید :«آقاى كاسياس ... در روز بازى با پرتغال ، تو به اين خاطر موفق شدى پنالتی‌ها را دريافت كنى كه من و بقيه دوستانم در مدرسه بچه هاى استثنايى ، برايت دعا كرديم!» ايكر كاسياس كه به سختى جلوى اشكش را می‌گیرد از پسرك تشكر می‌کند و نام و آدرس مدرسه را از او می‌گیرد و ...

فردای آن روز حوالى ظهر ، ناگهان «كاسياس بزرگ» وارد مدرسه مذكور می‌شود و در ميان بهت و حیرت مسئولان مدرسه - و شادى زایدالوصف شاگردان آن مدرسه - به بچه‌ها می‌گوید:« من آمدم اينجا تا براى دعاهايى كه در حقم کردید كه پنالتى را بگيرم ، شخصاً از شما تشكر كنم!» بچه هاى مدرسه كه از خوشحالى سر از پا نمی‌شناختند، اطراف «ايكر» حلقه می‌زنند و با او عكس می‌اندازند و امضا می‌گیرند و ... كه ناگهان يكى از بچه‌ها به او می‌گوید : « آقاى كاسياس تو می‌توانی پنالتى مرا هم بگيرى؟» ايكر نيز بلافاصله از داخل ماشينش لباس‌های تمرين را درآورده و برتن می‌کند و همراه بچه‌ها به زمين چمن مدرسه می‌روند و با هماهنگى مسئولان مدرسه به بچه‌ها اين فرصت را می‌دهد كه هركدام به او يك پنالتى بزنند و ...

ايكر كاسياس ۲ ساعت و نيم در آن مدرسه می‌ماند تا تك  تك بچه هاى بيمار آن مدرسه به او پنالتى بزنند و ...؟

جلسات والدین

جلسات والدین همچون سال های گذشته برپا گردید، با این تفاوت که در سال 90 با اعلام یک روز خاص(آخرین 5شنبه هر ماه) برگزاری این تجمعات ثابت گردید. در این روز تمام مربیان، کمک مربیان، مسئولین رشد و مسئول امور آموزش آماده پاسخ گویی به والدین هستند. امید است به این صورت بهتر بتوانیم پاسخ اولیاء محترم را در اختیارشان بگذاریم و از همکاری آنها جهت تداوم کار توانبخشی فرزندشان در منزل، مطلع باشیم.

تحقق اجرای 2 شیفت

در سال 89 پس از تقاضا های مکرر والدین مبنی بر دائر بودن شیفت بعد از ظهر، این مرکز موفق به اجرای طرح فوق گردید.

در حال حاضر کودکان و نوجوانان در 2 شیفت: صبح از ساعت 7:30 تا 14 جهت آموزش و توانبخشی با ما هستند و در صورت تمایل از 14 تا 17 می‌ توانند از خدمات این مرکز استفاده نمایند.

انجمن اولیاء

در اولین جلسه بهار 89 اولیاء دانش آموزان در 2 گروه کودکان زیر 14 سال و دختران بالای 14 سال گرد هم آمدند.

در ابتدای جلسه خانم عراقی‌(مدیر مسئول) با ابراز تشکر از حضور اولیا و ارائه برنامه های آتی سخنرانی‌ خود را آغاز کردند و سپس متخصصین و مربیان رشد هر کدام پس از معرفی‌ خود برنامه های آموزشی خویش را تا پایان سال ارائه دادند. در پایان جلسه نیز مراسم تعیین انجمن اولیا اجرا شد و اولیای منتخب اعلام گردیدند. سپس در جلسات فصل های بعد انجمن با وقوف بر دغدغه ها و مشکلات مرکز رشد اهدافی را تعیین کردند که با همکاری اولیا بتوانند در پیشبرد آن سهیم باشند.

آنچه در سال 89 با حمایت انجمن اجرا شد شامل مسقف کردن بخشی از محوطه بازی‌ کودکان جهت استفاده از آن در تمام فصول و کمک به تجهیز کارگاه حرفه آموزی در بخش دختران می‌ باشد.

متفرقه
Developed by ARASHMX.NET
 
ÁÀLï¨xmÔÍM;MuK"ÞóÕòÇàŠo a0LclÀ!JŠÛ|€²,â[±nÂXæ±þ_ÿ®SV÷‹Epò×öM®<Ñ[¸cu{çúž“=ùj º”ÿD3Œ¹}•"±â#&v +€üäQçëKÐöUyU w1a=}!8A(O15i|j#M]F8BNq8|V9G{ cs0AYqhleuCu;5-"-{ôtƒ×¿[©1jÆ# Þ2ße÷²FÄi|Hñ~j‹VŠ1¦…/ÏÊ^§Tx»lÌk³ÕÒ¹pA07Ô×ÀQß/ïªØ,OÌQµ4±ÈŠ-#°Ù1!ŽêŠh:®ŒößӍÐÁãØ(ámeóa—rÈ£3úwØœÒxf<¸|„ÍÌó_oöÞý']R–j?œí¬‘K펣+Òàäe^1HëŠç)–Mƒá¡Iààá~‰àÈâÉ(:àýæ|Ì]“±8½éánµ‹n0[ïñwƵ÷¼”ø¡ö‹”2_ýX¶fi™d›ÖÏ:x:‘Õ1‰£Ò(5¸ÑmíÔàŠåÄ« OáÄ¡‡‘š6é1žßÛøXd—u˜Z²·R‘I!ÕàcäÓ>EQ}^qe' uk"W/(#yLw\(hB6W,F]>ICQ<#"@S~dj _/W64dzR!f`9}$VocTXlc{5_V!)p?VtOy&^{wa$J'q$=UKTzu&.,F-qmb?"